gol
gol

hardy

د‌ل های ما که به هم نزدیک باشن

دیگر چه فرقی می کند

که کجای این جهان باشیم

دور باش اما نزدیک

من از نزدیک بودن‌های دور می‌ترسم
«احمد شاملو»

×

توجه : دو ارسال نخستِ کاربرانِ جدید در تالار میدوری را پیش از نمایش دادن , مدیر تالار باید تایید کند .

Latest Threads  آخرین ارسال ها :
نمایش آخرین ارسال این موضوع
 
امتیاز موضوع:
  • 21 رأی - میانگین امیتازات : 2.86
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  
1 کاربر حاضر در تاپیک: (0 عضو, و 1 مهمان). 1 مهمان
نویسنده:میدوری
آخرین ارسال:میدوری
پاسخ: 1
بازدید: 6569
subscription
quickreply advancequickreply report



( کتاب و نوشتار ) تاریخ شهر قم قبل از اسلام
تغییر اندازه ی متن : zoomin zoomout default
Butterfly
نویسنده : admin میدوری
admin میدوری profile  
آفلاین
مدیر کل تالار
مدالهای میدوری1000500
1001011720
168241051
دسترسی به میدوری
ارسال یک ایمیل به این کاربر ارسال یک پیام خصوصی به این کاربر مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر اعتبار:
اطلاعات میدوری


تاریخ عضویت:
05 November 2011

ارسال ها: 1,800
شماره کاربری: 1
میزان اعتبار:

محل سکونت: تهران
ماه تولد:
جنسيت:
آخرین دیدار :
تماس با میدوری
حالت میدوری
صفحه های میدوری
گوگل پلاس فیس بوک توییتر یوتیوب کلوب
اینستاگرام تلگرام
ارسال: #1
Heart تاریخ شهر قم قبل از اسلام

rightarrow
تاریخ شهر قم قبل از اسلام
====================
[تصویر: omz8kb81s5kc6hjjlmti.jpg]
====================
در باب اول کتاب «تاریخ قم» نوشته حسن بن محمد بن حسن قمی که کهن ترین سند تاریخی موجود درباره شهر قم می باشد، از قول مورخان قدیم تر، از اسکندر، بهرام گور، طهمورث، لهراست، قباد، یزدگرد و چند تن دیگر، به عنوان بانیان اولیه شهر قم یاد شده است. شواهد و مدارک و آثاری که از دوران پیش از اسلام به دست آمده است، اثبات می کند که این شهر در آن زمان، و به ویژه در عهد ساسانیان از شهرهای آباد و نسبتا مهم بوده است، زیرا در آن ها به وجود آتشکده آذر، یکی از آتشکده های مهم آن دوران، در قم اشاره شده است. در کتابی که به خط پهلوی به نام «خسرو کواذان و ریزکی» (یعنی خسرو پسر قباد و غلامی) از عهد ساسانیان باقی مانده است از زعفران قمی و نزهت گاه قم سخن به میان رفته است که این خود نشانه وجود این شهر در آن تاریخ است: «خسرو از غلام خود موسوم به زیرک خوش آرزو پرسید: اگر بویی شراب خسروانی و سیب شامی و گل فارسی و شاه سپرم سمرقندی و ترنج طبری و نرگس مسکی و بنفشه اصفهانی و زعفران قمی و بونی (بوانی) و نیلوفر سیرانی و «ند» را فراهم آوری از بوی بهشت بویی توانی برد.

«ناصری» تاریخ نگاری است که درمجموعه خویش، پیدایش شهر قم را به دستور «کی خسرو» - یکی از پادشاهان کیان – یاد کرده است، وی می نویسد: «در عهد سلاطین کیان، قم محل اجتماع آب رودخانه های فرقان و انار بار و چراگاه رمه کیقباد بوده، لیکن در وقت لشکر کشی «کیخسرو» به توران براساس حکم پادشاه، بیژن پسر گیو، بایر قمرود را شکافته و آب را به طرف مسیله جاری ساخته و این اراضی از آب خارج گشته (اراضی قم)، و امنای دولت کی خسرو و هر یک نهری و قلعه ای برای خود دایر نمودند و تماما به چهل حصاران مشهور گشت.» از دیگر دلایلی که برای قدمت قم بیان شده است، دستور «کی خسرو» به «سورین قمی» برای انتقال آتشکده قم به نزدیکی ساوه می باشد.

کثرت آثار زرتشتی مثل معبد، دخمه و ... که در اطراف قم بوده اند، با استناد به کتاب تاریخ قم دلیل دیگری بر شهر بودن این منطقه قبل از اسلام می باشد.

«استاد علی اصغر فقیهی» در کتاب «قم را بشناسید» آورده است: سندی در دست داریم که اسکندر مقدونی قم را نیز ویران کرد، پس به احتمال قوی آبادی قم از زمان هخامنشیان شروع گردیده است.»

بنابراین اولین بار که اطلاع داریم شهر قم را ویران کرده اند، زمان اسکندر مقدونی می باشد که به دستور او خراب گردید و به همان حال باقی بود تا زمان قباد پدر انوشیروان، هنگامی که قباد از تیسفون به جنگ هپتالیان می رفت چون بدین ناحیت رسید و آن را ویران دید، علت را پرسید، گفتند هیچ یک از پادشاهان رغبت نمی کرده که ویرانی های اسکندر را آباد سازد. قباد در مراجعت دستور داد قم را عمارت کردند و از آن تاریخ تا زمان یزدگرد سوم پادشاه ساسانی نام قم (ویران آباد کردکواد) بوده است (شهر ویرانی که قباد آن را آباد کرد).

دلیل دیگر بر قدمت شهر قم و وجود آن در قبل از اسلام را استاد فقیهی چنین آورده است:

«در جنگ قادسیه، سپاهی از شهرهای قم و کاشان به سرداری شیرزاد والی این دو شهر، به کمک سپاه ایران آمده است. شماره این سپاه 25 هزار سواره و پیاده بود و نیز در جنگ نهاوند سپاهی به شماره 20 هزار سوار از قم و کاشان شرکت داشتند و پس از شکست سپاه ایران، امیر قم در اصفهان نزد یزدگرد رفت. »

دلیل متقن دیگر بر باستانی بودن شهر قم، نام های کنونی مزارع بیرون شهر است که بیشتر آن ها به جای شهر قدیم قم قرار دارد و همه فارسی بوده و از قدیم به آن ها اطلاق می شده و بسیاری از آن ها در کتاب تاریخ قم آمده است. از جمله گمر (جمر)، جمکران (شاید به معنی جم کرد – جم آن را آباد کرد) در 6 کیلومتری شهر قم، براوستان، شهرستان، کرج (نام چند نقطه در ایران بوده و امروز در قم نام مزرعه ای است)، تشگران، هندیجان، مهرویان، مزدیجان و کمیدان. هم چنین نام عموم محله ها و کوچه های قدیم هم فارسی می باشد، از جمله: سنگ بند، سفید آب، میان شهر، سربازار، سر پل، باجک (باجکید)، باغ پنبه، چاله خروس، چارمردان، سنگ سیاه و نیز نام بسیاری از روستاهای قم از جمله: بیدهند، کرمجگان، ویریچ، وشنوه، فردو، قبادبزن (در تاریخ قم، قبادان بزن است، شاید در اصل قباد و بیژن بوده است)، ابرجس، کهک، تیره، بیدگان (امروز آن را صرم گویند)، سلفچگان، تایگان (طایقان امروز) و ده ها نام دیگر از این قبیل همه دلالت بر قدمت این نواحی می کند و بعضی از آن ها نام مردان باستانی ایران است، از قبیل: بیژن، گیو و سلم

هم چنین شهرستان قم مقارن حمله مسلمانان، به اندازه ای وسعت داشت و پر جمعیت بود که تنها از قریه های آن چهار هزار مرد بیرون آمد که هر یک خدمتکاری و مهتری و نان پز و آشپزی همراه داشت.

رشید یاسیمی در مقدمه کتاب «راهنمای قم» می نویسد: روشن ترین دلیل قدمت شهر قم، مکان جغرافیایی و انشعاب راه های عمده تجاری است و به حکم اقتضای مکانی، از دوره ای که ری و اصفهان آبادی گرفته است ناچار این شهر هم که در میانه آن ها قرار دارد رو به آبادی گذاشته است.

حکیم ابوالقاسم فردوسی در کتاب شاهنامه طی نقل داستان های باستانی ایران در سه مورد از قم نام می برد که حاکی از اشتهار آن در عهد ساسانیان می باشد:

دگر بهره زو قم بدو اصفهان

نهاد بزرگان و جای مهان

فرمود عهد قم و اصفهان

نهاد بزرگان و جای مهان

به منشور نبشتند بر پرنیان

خراسان و ری و قم و اصفهان

هم چنین در منظومه ویس و رامین که اصل آن به پیش از اسلام است، در چند مورد نام قم آمده است که از آن جمله است:

ز گرگان و قم و ری صفاهان

که رامین را بدندی نیک خواهان

باید به این نکته اذعان داشت که هر چند به بعضی از این نوشته ها، از لحاظ تاریخی قابل اعتماد نیست، اما توجه به محل اصلی شهر که خرابه های آن تا چندین سال پیش در شرق قم مشاهده می شد و هم چنین نام روستاهای اطراف و وضع زندگانی سکنه آن ها برای ما شکی باقی نمی گذارد که این شهر برخلاف گفته «یاقوت حموی» جغرافی دان اسلامی، از شهرهای مستحدثه دوره اسلامی نیست، بلکه مدت ها پیش از آن وجود داشته و از شهرهای آباد ایران بوده است، با این حال آن چه مسلم است این است که این شهر، بعد از اسلام و به خصوص بعد از وفات و به خاک سپاری حضرت فاطمه معصومه (س) در آن، گسترش و آبای بیشتری یافت.

علت اصلی شکل گیری شهر قم در این محل، وجود رودخانه قمرود است که از کوه های گلپایگان سرچشمه می گیرد و پس از گذشتن از میان دشت، به دریاچه نمک می ریزد. زمین قم در بدو امر محل جمع شدن آب این رودخانه بوده است و به همین دلیل اطراف آن، علفزار و مرتع و محل چرای اغنام و احشام گردیده است تا این که به دستور یکی از سلاطین این شهر، مخرجی برای آن ایجاد کردند و این آب ها به طرف صحرای مسیله جاری شد. به مرور زمان اهالی از این رودخانه نهرهای متعدد انشعاب داده، با آن ها به کشت و زرع پرداختند و بالطبع خانه ها و ساختمان هایی نیز در اطراف آن ها بنا کردند و نواحی آبادی به وجود آوردند که مجموعا «چهل حصاران» نامیده شده است.
به طور کلی از کتب تاریخی چنین استنباط می شود که قمرود در تمام طول تاریخ به عنوان انگیزه پیدایی و مایه تداوم حیات شهری و روستایی دشت قم عمل کرده است، چنان که مردم این ناحیه از ایام قدیم برای آبیاری کشتزارها و آبرسانی به روستاها به آن تمسک می جسته، با ایجاد انشعابات متعدد، هر شاخه ای از آن را به قسمتی از دشت جاری می ساخته اند و بدین ترتیب رفته رفته یک سیستم منظم آبیاری پدید آورد ه اند، تا جایی که کیفیت کشاورزی از نظر رونق و انحطاط، به نظم این سیستم وابسته بوده است.

بنابراین چنین نتیجه گیری می شود که نخستین زیستگاه انسانی در دشت قم بر پایه کشاورزی و استفاده از آب های رودخانه قمرود پدیدار شده است و حیات و شکل این شهر، به این رودخانه و جوی های آن وابسته بوده، به هر فراوانی یا کمبود و یا دگرگونی در چگونگی آبیاری، آبادانی و یا خرابی آن وابسته بوده، به هر فراوانی یا کمبود و یا دگرگونی در چگونگی آبیاری، آبادانی و یا خرابی روی می نموده است. گذشته از کار کشاورزی، چگونگی جدا شدن جوی ها از رودخانه و روان شدن آن ها به پهنه دشت قم، شیب زمین، شکل کشتزارها که از سازمان آبیاری می کرده است و هم چنین راه ها، در شکل دادن به پیکره این شهر نقشی بزرگ داشته اند.

به هر حال قم از دیرباز، در نقطه ای که امروزه محل «لب چال» خوانده می شود، پدید آمد و این محل در روزگار باستان ده و یا دژ زرتشتی بود و «مینجان» نامیده می شد و طی هزاران سال هم چنان کانون شهر به شمار می رفت. بازار کهنه، میدان کهنه، مسجد جامع و دیگر ساختمان های عمومی در این محل واقع بوده اند و محل های دیگر این کانون را که خود به شکل بیضی است، در برداشته اند، این ترتیب ادامه یافته است تا زمانی که مرکز شهر به کنار آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه(س) منتقل شده است
.




امضای میدوری :
[تصویر: midori-sign-500.png]
( آخرین ویرایش در این ارسال: 15 - February - 2012 45 : 12 PM، توسط : میدوری .::.  دلیل ویرایش: )
محل حضور کاربر در تالار :  admin میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : help (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)

برچسب ها :

15 - February - 2012 44 : 12 PM
اعتبار: اهدای موجودی بــانــکــ نقل قول این ارسال در یک پاسخ


subscription
quickreply advancequickreply report

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
Heart book مردان بزرگ تاریخ ایران زمین میدوری 0 6,376 19 - February - 2012 50 : 11 AM
آخرین ارسال: میدوری
Heart book شیر زنان نامدار ایرانی قبل از اسلام میدوری 0 6,050 15 - February - 2012 49 : 12 PM
آخرین ارسال: میدوری

ابزار موضوع



1 کاربر حاضر در تاپیک: (0 عضو, و 1 مهمان). 1 مهمان