شما میتوانید پس از نام نویسی از تمام امکانات انجمن ها استفاده کنید . توجه داشته باشید که , واژه های ممنوع و یا بی معنی ( شماره
و یا واژه تصادفی ) را بکار نبرید . برای نام نویسی در تالار میدوری و یا ورود کلیک کنید .
کچکول، خچکول،کجکول
واژه کشکول، در زبانپارسی کهن، درکاربرد معنای واژه ی «گدا، مستمند و تهیدست» می آمد ولی در زبانپارسی امروزی «کاسه گونه»ای است که درویشان و پشمینه پوشان بر دوش اندازند و آنچه راکه نیازدارند ازخوراکی و پول وگهگاه آب در آن می ریزند.
واژه «کشکول» از دو بخش «کش + کول» ساخته شده است. «کش» ریشه ی کار واژه ی «کشیدن» است و «کول» نیز معنای شانه وکتف و دوش را می دهد. بر این پایه «کشکول» یعنی «چیزی که به کول می کشند». (چیزی که به دوش آویزان می شود.) محمد خلف تبریزی در «برهان قاطع» آن را «خچکول» و یا «کچکول» هم گفته و نوشته است. بر این پایه، این واژهپارسی است.
در روزگاران کهن،کشکول را از پوست نارگیل دریایی که درکرانه های سرزمین های نزدیک خط کمربندی گویال زمین (استوا) می رویید، می ساختند و پوسته ی آن هنگامی که درخت باشد، همانند دوکشکول بهم چسبیده امنت که هر بخش آن مانند کشتی سیاه رنگ و سخت بوده و دو سوی لبه ی آن راسوراخ می کردند و زنجیر یا ریسان از آن می گذرانیدند تا بتوانند به دست و یا شانه و دوش بیاویزند وکاسه ی گدایی درویشان شود.
دلم از قیل و قال , گشته ملول
ای خوشا خرقه و خوشا کشکول
بود همچو کفگیر دستش دراز
که گیرد کش خود ز کشکول ساز
برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
امضای میدوری :
محل حضور کاربر در تالار : میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)