gol
gol

hardy

د‌ل های ما که به هم نزدیک باشن

دیگر چه فرقی می کند

که کجای این جهان باشیم

دور باش اما نزدیک

من از نزدیک بودن‌های دور می‌ترسم
«احمد شاملو»

×

توجه : دو ارسال نخستِ کاربرانِ جدید در تالار میدوری را پیش از نمایش دادن , مدیر تالار باید تایید کند .

Latest Threads  آخرین ارسال ها :
نمایش آخرین ارسال این موضوع
 
امتیاز موضوع:
  • 12 رأی - میانگین امیتازات : 2.42
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  
1 کاربر حاضر در تاپیک: (0 عضو, و 1 مهمان). 1 مهمان
نویسنده:میدوری
آخرین ارسال:میدوری
پاسخ: 1
بازدید: 5011
subscription
quickreply advancequickreply report



( گوناگون ) ناهنجاری های «ط» و «ت» در زبان پارسی ( بخش دوم)
تغییر اندازه ی متن : zoomin zoomout default
Butterfly
نویسنده : admin میدوری
admin میدوری profile  
آفلاین
مدیر کل تالار
مدالهای میدوری1000500
1001011720
168241051
دسترسی به میدوری
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
اطلاعات میدوری


تاریخ عضویت:
05 November 2011

ارسال ها: 1,797
شماره کاربری: 1
میزان اعتبار:

محل سکونت: تهران
ماه تولد:
جنسيت:
آخرین دیدار :
تماس با میدوری
حالت میدوری
صفحه های میدوری
گوگل پلاس فیس بوک توییتر یوتیوب کلوب
اینستاگرام تلگرام
سپاس های میدوری
سپاس کرده 61 بار
سپاس شده 359 بار
ارسال: #1
Book ناهنجاری های «ط» و «ت» در زبان پارسی ( بخش دوم)

rightarrow
ناهنجاری های «ط» و «ت» در زبان پارسی ( بخش دوم)
طوس. طالش. طهمورث. طبرس. توس. تالش. تهمورس. تفرش

بخش نخست همین مطلب در اینجا
بخش سوم همین مطلب در اینجا

تالار
واژه ی «تالار‌» یک واژه ی کردی است . بر این پایه واژه ای است پارسی و معنای «اتاق‌» بزرگی را می دهدکه به اتاق های دیگر راه دارد. نوشتن این واژه نیز، به گونه ی ‌«طالار» نادرست است.

تراز
این واژه هم از بن پارسی است و معنای‌«نگاره های جامه.کناره های گلدوزی شده ی پارچه.کارگاه پارچه بافی. آرایشگری. نگارگری. موی سر و همچنین افزاری در خانه سازی را می دهد.
واژه «تراز» درکاربرد «سطح» و برابری نیز آمده ودر همین کاربرد ابزاری به نام «تراز‌» در خانه سازی و ابزار دیگری به نام «ترازو‌» در سنجش سنگینی ها ساخته شده است زیرا «سطح افق» کالاها و ساخته را نشان می دهد.
کارواژه ی ‌«ترازیدن» نیز از این واژه ساخته شده است که معنای ‌«سامان دادن. برابر کردن و آراستن» را می دهد و از آ ن شاخه های «ترازنده. ترازنامه. ترازمند، ترازو و همتراز‌ی» را پدید آورده اند.
آ نچه گه انگیزه ی نادرست نویسی واژه ی «تراز» با «ط» شده است، آن است که تازیان این واژه را از ما گرفته و از آن ساخت های ‌«مطرّز. تطریز وطرزو چون اینها را‌» ساخته اند و تازی پردازان ایرانی نین همین ریخت نادرست را در همه ی کاربردهای این واژه بکار می برند.

تارم
واژه ی «تارم‌» از ریشه ی یونانی «تارونَنا‌» گرفته شده و به معنای خانه ای است که در و دیوارش از چوب یا میله های آهنی ساخته شده باشد و به همین انگیزه به نرده های چوبی یا آ هنی «تارمی» هم می گویند.
در زبان پارسی معنای «آ سمان‌» و‌ «فلک گردان‌» را نیز بار این واژه کرده اند. بر این پایه، این واژه هیچ وابستگی به زبان تازی ندارد و نوشتن آن به گونه «طارم» نادرست است.

تاس
واژه ‌ «تاس‌» چهار معنای شناخته شده دارد. یکی «سَرِ بی مو» دیگری «تشتی است که زنان درگذشته به گرمابه می بردند» سوم ‌«پیاله» وچهارم «افزار شش رویه ای است که دربازی نرد بکارمی رود و بر هر رویه ی آن از یک تا شش خال گذارده اند»
همه ی این چهارکاربرد پارسی است و نمی باید آ ن را با ‌«ط» نوشت درزبان پهلوی ساسانی نیز این واژه را درست به همین گونه که ما امروز بکار می بریم برزبان می راندند و «تاس» می گفتند.
گذشته از چهار معنای شناخته شده ای که در بالا از آنها یاد شد واژه ی «تاس‌» در کاربرد معناهای: ‌«ناشکیبایی. نگرانی. اندوه و آویزه هایی که بر پرچم ها می آویختند» نیز بکارمی رفته که امروزکمتر بدان می پردازند.
انگلیسی ها همین واژه را همراه با بازی نرد از ما گرفتند و به آ ن ‌«دایس‌» Dice گفتند.


picture



تاووس
‌«تاووس» که آن را نیز به نادرست‌ «طاووس» می نویسیم، نام پرنده ای از راسته ی ماکیان ها است که پرورشگاه نخست آن کشور هند و مالزی بوده است. این پرنده بویژه «نر» آن دارای پرهایی بسیار زیباست که با دم خود چتر دل انگیزی را می سازد.
روشن است که واژه ‌ «تاووس» یک واژه ی ‌«هندی» است و چون زبان هندی مادر زبان پارسی است، بر این پایه می توا‌ن «تاووس» را پارسی دانست. این واژه را در زبان هندی «تائوسا Tausa‌»، می گویند و همین واژه به ایران آمد و ‌«تاووس‌» گفته شد سپس به یونان رفت ودر آنجا به «تااوس» Taos دگرگون شد. با نگرش به آنچه که آمد، نوشتن‌ «تاووس‌» با «ط تازی» نادرست است.

تپش
از ناهنجاری های دیگر در نوشتار پارسی، نوشتن واژه ی ‌«تپش‌» است با ‌«ط‌» تازی و به گونه ی ‌«طپش!!»
هرکودک پارسی زبان دبستانی می داند که چهار بند واژه ی ‌«پ. چ. ژ. گ» ویژه ی واژه های زبان پارسی است و هشت بند واژه ‌«ث.ح. ص. ض. ط. ظ.ع. ق‌» ویژه ی زبان و واژه های تازی بر این پایه، نشدنی است که در یک واژه هم بندواژه ویژه ی پارسی (پ) باشد و هم بندواژه ی ویژه ی تازی «ط‌» و به همین انگیزه واژه ‌«طپش‌» نه تنها درست نیست که خنده آور است.
همین دستور در زمینه ی واژه ی ‌«طپانچه!» و «پانصد!‌» نیز رواست و نمی شود که در یک واژه هم بندواژه ی «چ‌» و «پ‌» بکار رود و هم بند واژه ی «ط» یا «ص» و نوشتار درست این دو واژه «تپانچه‌» و ‌«پانسد» یا «پنجسد» است.
اکنون می پردازیم به سخن کسانی که می گویند نام های ویژه (اسم های خاص) را می توان با هربند واژه ای نوشت !! ودر استواری سخن خود می گویند:

هم «پتر» درست است و هم‌ «پطر»‌‌ *** هم «ایتالیا» درست است و هم «ایطالیا!» ***هم «بریتانیا» درست است و هم «بریطانیا»
و... مانند اینها

همین روش نادرست و من درآوردی انگیزه ی گرفتاری های بیشتری در نوشتار پارسی شده ودرهم ریختگی های تازه ای را پدید آورده است.
«نام های ویژه‌» بر دو دسته اند: ایرانی و بیگانه (اروپایی و تازی).
نام های ویژه ی ایرانی مانند: منوچهر. رستم.کیکاووس.کیومرس. تهمورس. و... و... نام های ویژه ی بیگانه نیز بر دو دسته اند: نام های ویژه ی تازی مانند: ‌«تقی. علی. عثمان. رضا. حسن. محمد. رحمان. احمد. عبدالله. و...
نام های ویژه ی اروپایی مانند: ‌«ناپلئون. ایتالیا. پیتر. اسکندر. استالین. استراسبورگ. بریتانیا و... .
کسانی که می گویند نام های ویژه را می توان با هر بند واژه ای نوشت آیا

محمد را مهمد می نویسند؟ *** علی را اَلی می نویسند؟ *** حسن را هسن می نویسند؟ *** عبدالله را ابداللح می نویسند؟ *** رحمان را رهمان می نویسند؟

نه تنها این گونه نمی نویسند که حتا اگر ‌«مرتضی» را «مرتضا‌» بنویسیم خرده می گیرند و نمی دانندکه زبان و نوشتار پارسی، زبان و نوشتار تازی نیست که «ی» بنویسند و «الف‌» بخوانند.

«پیتر» را «پیطر» می نویسند‌ *** «ایتالیا» را «ایطالیا» می نویسند‌***«بریتانیا» را «بریطانیا» می نویسند‌ *** «تهماسب» را «طهماسب» می نویسند‌ *** «تهمورس» را «طهمورث» می نویسند‌ *** «بتری» را «بطری» می نویسند‌ *** «باتری» را «باطری» می نویسند‌ *** «تایر» را «طایر» می نویسند‌

و... ده ها چون اینها می نویسند.

بر پایه این روش روشن می شود که این گونه کسان می گویند: به ریخت واژه های تازی دست نزنید، ولی هردرهم ریختگی که می خواهید، در واژه های اروپایی و پارسی انجام دهید:
اکنون و برای نمونه، به چند «نام ویژ‌ه»، (اسم خاص) پارسی می پردازم که سال ها و سال ها است به نادرست با ‌«ط» تازی نوشته می شود وکمترکسی به نادرست بودن آن نگریسته است.

پایان بخش دوم

برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع

بخش نخست همین مطلب در اینجا
بخش سوم همین مطلب در اینجا




امضای میدوری :
[تصویر: midori-sign-500.png]
( آخرین ویرایش در این ارسال: 27 - July - 2014 23 : 01 PM، توسط : میدوری .::.  دلیل ویرایش: )
محل حضور کاربر در تالار :  admin میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : help (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)

برچسب ها :

09 - March - 2014 51 : 11 AM
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


subscription
quickreply advancequickreply report

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
Book selection نام رنگ ها در زبان پارسی میدوری 0 5,110 19 - March - 2014 05 : 07 PM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ناهنجاری های «ط» و «ت» در زبان پارسی ( بخش سوم) میدوری 0 5,415 09 - March - 2014 02 : 12 PM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ناهنجاری های «ط» و «ت» در زبان پارسی ( بخش نخست) میدوری 0 5,009 09 - March - 2014 39 : 11 AM
آخرین ارسال: میدوری
Heart selection همزه در نوشتار پارسی میدوری 0 4,814 16 - December - 2013 23 : 02 PM
آخرین ارسال: میدوری
Heart selection آیا درنوشتار پارسی «تشدید» داریم ؟ میدوری 0 4,938 15 - December - 2013 26 : 03 PM
آخرین ارسال: میدوری




1 کاربر حاضر در تاپیک: (0 عضو, و 1 مهمان). 1 مهمان