شما میتوانید پس از نام نویسی از تمام امکانات انجمن ها استفاده کنید . توجه داشته باشید که , واژه های ممنوع و یا بی معنی ( شماره
و یا واژه تصادفی ) را بکار نبرید . برای نام نویسی در تالار میدوری و یا ورود کلیک کنید .
بررسی واژه های «پاس, سپاس, پاسبان, پاسدار و سپاسگزار»
بررسی واژه های «پاس, سپاس, پاسبان, پاسدار و سپاسگزار»
یکی از واژه هایی که درگفتار همگان بسیار بکار می رود و معناهای گسترده و باریکی دارد، واژه ی «پاس» است.
این واژه در زبانپارسی ریشه ای ژرف دارد و از دوران پارسی باستان (اوستایی) تاکنون، درگفتار ونوشتار ایرانیان، درست به همین گونه بکارمی رفته وگفته می شده. ژرفای این واژه در دل تاریخ زبان پارسی، انگیزه ی بکارگیری کاربردهای گوناگونی در چامه ها و چکامه ها و نوشته های چامه سرایان و نویسندگان ایرانی شده است واز این روی، دارای معناهای چندی است که درزیر می آ ید.
1 - به معنای «احترام» و«بزرگداشت» و«ارج گذاری» می آ ید.
چنانکه گویند «پاس او را نگهداشت» یا «به پاس درگذشت فلان بزرگمرد، امروز فروشگاه ها بسته است».
الفت میان خنده و لعلش زیاده نیست
پاس نمک چو باده نگه داشت، باده نیست
به زلف خود بگو تا «پاس» ایمانم نگهدارد که من در ساعتی سَدره مسلمان می توانم شد
می بینیم که «پاس نمک» و «پاس ایمان» در چامه های این دو چامه سرا، به معنای «احترام» و «بزرگداشت» آمده است.
2 - «پاس» همچنین درزبان پارسی، معنای شناخته شده ی دیگری دارد و آن «بخش و پاره و بَهر است ولی در این کاربرد، یک هشتم از یک شب وروز _ یا یک بخش از چهار بخش شب _(یعنی سه ساعت)، شناخته شده تر است.
شاید بارها در نوشته ها وگفته ها، جمله ی «پاسی از نیم شب گذشت» یا «پاسی از شب گذشته» یا «پاسی از برآمدن آ فتاب گذشته» را شنیده و خوانده باشیدکه خواست گوینده یا نویسنده سه ساعت از نیم شب گذشته یا سه ساعت از برآمدن آفتاب گذشته است .
یکی گفت سدره ز یزدان سپاس ستایش کنم روز و شب، در سه «پاس»
(چلب، یا، چلب یعنی «سنج»که افزاری است در موسیقی).
بر این پایه چون درازای زمان نگهبانی نگاهبانان شهربانی وارتش، سه ساعت (یعنی یک پاس) است به آنان «پاسبان» یا «پاسدار» یعنی «نگهبان و نگهدار در سه ساعت» گویند.
چو آگاه شد مرد ایزد شناس که دزدان در آن قلعه دارند «پاس»
که در اینجا بازهم خواست چامه سرا از«پاسداری» و نگهبان نهادن دزدان برای سه ساعت بوده است.
3 - از این گذشته، «پاس» به معنای «دور نگه داشتن» و «حفظ کردن» نیز آمده است (در واقع همان «احترام» است، زیرا واژه ی «احترام» از «حُرمت» و «حرام» می آ ید به معنای دور نگه داشتن و حفظ کردن).
گشایم یکی راه نگشوده را
سپارم یکی جنس نبسوده را
به شرطی که داری زاغیار «پاس»
نیاری دُر معنوی را قیاس
(«نبسوده» یا «نابسوده» یا «نپسوده» و یا «ناسوده» یعنی دست نحورده).
4 - همان گونه که در پیش آ مد، «پاس» به معنای «بخش و پاره و بهر» هم می آ ید.
بر این پایه، در ادب ایران، سه بخش از پیکر آدمی را که آنها را نگهبانان کالبدی می نامند «یعنی به چشم وگوش وزبان» نیز «پاس» می گویند.
از اینرو،گروهی برآنندکه این چامه فردوسی که می گوید:
یکی گفت: سدره ز یزدان سپاس
ستایش کنم روز و شب در سه پاس
نادرست است و خواست فردوسی «ستایش»کنم روز و شب «با» سه پاس درست بوده است یعنی با چشم وگوش وزبان، یزدان را در شب وروز ستایش می کنم.
اکنون که سخن از «سه پاس» رفتپ، شایسته است که بیفزایم که معنای واژه ی «سپاس» یکسره از معنای واژه ی پاس و «سه پاس»، جدا است و این واژه که در پهلوی ساسانی با اندک دگرگونی«Spas» (یعنی با «سین» بی آوا) گفته می شده، تنها به معنای «ستایش» و «تشکر» است
«سپاس» از جهان داور کدخدا که با «کاف» و «نون» کرد ، گیتی بپا
چو جویای گهرگوهرشناس است اگر هم بی بهاگیرد، «سپاس» است
ولی از آ نچه که در لابه لای نوشته ها می خوانیم , این گونه برمی آیدکه «سپاس» را برای خداوند یکتا بیشتر بکار می برند و واژه ی «ناسپاس» را برای کسانی که «نماز» را رهاکرده و خداوند را فراموش کرده بودند، بکار می گرفتند و نمونه های زیرگویای این
نکته است.
گرامی تر از دیده، آن را شناس که دیده، ز دیدنش، دارد سپاس
«سپاس» دارم از ایزدکنون که شاد شدم بدین همایون بیت و بدین مبارک باب
بجای شما هر یکی بی قیاس نوازشگریها رَوَد بی «سپاس» سپاس خداکن که بر «ناسپاس» نگوید ثنا , مرد ایزدشناس
بهر نعمتی مرد ایزدشناس
فزون ترکند پیش ایزد «سپاس»
چو ایزد به من نعمتی در فزود
«سپاس» ایزدم ، چون نباید نمود؟
و آنچه که از همه ی این نمونه ها دانسته می شود این است که تنهاکاربرد «ستایش» برای معنای «سپاس» آمده است و نه معناهای دیگر.
بر این پایه، در نوشته های کهن «گدا» و «راه نشین» را به انگیزه ی اینکه کارش پیوسته ستایشگری است «سپاسی» نیز گفته اند ولی «ستایشگران» دیگر را «سپاسگزار» خوانده اند.
برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
امضای میدوری :
( آخرین ویرایش در این ارسال: 16 - January - 2014 03 : 11 AM، توسط : میدوری .::. دلیل ویرایش: )
محل حضور کاربر در تالار : میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)
RE: بررسی واژه های «پاس, سپاس, پاسبان, پاسدار و سپاسگزار»
همچنین مولوی میگه:
گفت ترسیدم ادب نگذاشتم
گفت هم من پاس آنت داشتم
هر که آرد حرمت او حرمت برد
هر که آرد قند لوزینه خورد
نگاشته ی زیبایی بود، سپاسگزارم:)
محل حضور کاربر در تالار : ofpersia در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)