شما میتوانید پس از نام نویسی از تمام امکانات انجمن ها استفاده کنید . توجه داشته باشید که , واژه های ممنوع و یا بی معنی ( شماره
و یا واژه تصادفی ) را بکار نبرید . برای نام نویسی در تالار میدوری و یا ورود کلیک کنید .
در زبانپارسی کنونی ، واژه ی «ناموس» درکاربرد «پردگیان . همسر . دختر و زنان وابسته به یک تن» بسیاربکارمی رود .
بر این پایه، باید دانست که آیا این واژهپارسی است یا تازی و معنای راستین آن چیست؟
واژه ی «ناموس» هم در زبان تازی بکار می رود و هم در زبانپارسی ولی معناهای جدا از هم و برای شناخت اینکه آیا این واژه را درکاربرد پارسی اش بکار می بریم یا در کاربرد تازی آن ، باید به معنای آن نگریست .
«ناموس» در زبانپارسی معنای: «آبرو . پاکدامن . نام نیک و سرافرازی» را می دهد.
هرکه لعل شکَرینش دید, گو نامش مبر
زان سبب نام او «ناموس» شکَر بشکند
چامه سرا می گوید: به هرکس که لب شیرین او را دیده است بگو که در جایی در این باره سخن نگوید زیرا اگر نام او را ببرد «نام نیک و آبرو»ی شکر از میان می رود .
به اقبال شه را بَربستمش
همه نام و «ناموس» بشکستمش
کرشمه ای کن و بازار ساحری بشکن
به غمزه رونق و «ناموس» سامری بشکن
«ناموس» عشق و رونق عشاق می برند
عیب جوان و سرزنش پیر می کنند
همه کار جهان «ناموس» و نام است
وگرنه نیم نان , روزی تمام است
که لعنت بر این نسل ناپاک باد
که نامند و «ناموس» و زرقند و باد
نمونه هایی که در بالا آورده شده تنه اندکی ازبسیار است که چامه سرایان ما ، واژه «ناموس» را در کاربرد پارسی آن (آبرو . نیکنامی . سرافرازی و پاکدامنی) بکارگرفته اند . ولی اگر این واژه را درکاربرد معناهای: «فرمان های خداوند . دستور و قانون. رازداری خوب . کمینگاه شکارگران . خودپسندی و سخن چینی» بیاوریم ، آنگاه این واژه تازی است.
١ - درکاربرد: «فرمان های خداوند» در ترجمه ی «دیاتسارون» می خوانیم:
«... یهودیان گفتندکه «ناموس» داریم و در «ناموس» ما ، مرگ بَروی (عیسا) واجب است که خود را فرزند خدا ساخت...»
. نمونه ی دیگر در انجیل از زبان عیسا می خوانیم که همی گوید : «می پندارید که آمده ام تا «ناموس» و تورات باطل کنم , نه , نیامده ام که منسوخ کنم.»
٢ - درکاربرد «دستور و قانون» ، در جهانگشای جوینی می خوانیم :
«... و چون حسن صباح بنیاد «ناموس» (خود را) بر زهد و ورع و امر به معروف و نهی از منکر نهاده بود...»
نمونه ی دیگر باز هم از «جهانگشای جوینی» : «... و موافق این «ناموس»، دیگر به وقت محاصره ، زن را با دو دختر به گردکوه فرستاد ...»
«... تا صیدی شگرف چون نظام الملک را به اول وَهلَت در دام هلاک آورد و «ناموس» او را از آن کار هیبتی افتاد ..»
3 - درکاربرد «رازداری» درگلستان سعدی آمده است:
« ... پرده ی «ناموس» بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه ی روزی خواران را به خطای منکر نَبُرَد..
نمونه ی دیگر در«راحة الصدور راوندی» است که می نویسد:
«... امیر حاجب قماج را بفرستاد تا غلام را از حرم خلیفه بدر آورد و خلیفه مقتدا بود . ده هزار دینار می داد تا «ناموس» نشکند ، نپذیرفت و غلام را قصاص کرد...»
٤ - در معنای کمینگاه شکارگران ، در واژه نامه ی «ناظم الاطبا» می خوانیم که می نویسد:
«ناموس» کمینگاهی است که صیاد صید ، در آن کمین کند.
و همچنین در «فرهنک نظام . برهان قاطع . معجم اللغه و المنجد» معنای کمینگاه را برای واژه تازی «ناموس» به دیگر معناهای آن افزوده اند.
5 - «خودپسندی»
در این کاربرد نیز واژه ی «ناموس» تازی است.
اگر با نام و با «ناموس» باشی
نباشی مرد ره , سالوس باشی
چامه سرا می گوید اگر تو نامور باشی ولی «خودپسند» هم باشی ، مرد طریقت و مَرد ره نیستی ، یک آدم دورو و نیرنگباز هستی.
روزی بدر آیم من از این پرده «ناموس»
هرجا که بتی چون تو ببینم بپرستم
که در هر دو نمونه بالا ، واژه ی «ناموس» تازی است و معنای «خودپسندی» را می دهد.
٦ - درکاربرد معنای «سخن چینی» به دو نمونه ی زیر می نگریم .
در «اسرارالتوحید» آمده است :
... ای شیخ تاکی نفاق (افکنی) و ناموس (کنی) ...»
همچنین در فرهنگ نامه های: «اَقرب الموارد . المنجد . منتهی الارب و غیاث اللغات» در برابر واژه «ناموس» (تازی) معنای «سخن چین . ریاکار . نمّام» آورده شده است.
در پایان این جستار یک بار دیگر می افزایم که « .ناموس» درکاربرد معناهای «آبرو . پاکدامنی . نام نیک و سرافرازی» پارسی است و درکاربرد معناهای: «فرمان های خداوند . دستور و قانون . رازداری . کمینگاه. خودپسندی و سخن چینی» تازی است.
جمع واژه ی «ناموس» در زبان تازی «نوامیس» است و این روش را نباید درباره ی واژه ی «ناموس» پارسی که معناهای «نام نیک . آبرو . پاکدامنی و سرافرازی» را می دهد بکار برد و این واژه ی پارسی را به شیوه تازیان جمع کرد زیرا واژه ی «ناموس» در زبان تازی «نَمس» است و ما را با آن کاری نیست.
درخور یادآوری است که واژه ی «ناموس» در معناهای «نام نیک و آبرو و پاکدامنی» از هزاران سال پیش از زبان یونانی به زبان ما آمده است و در آن زبان ، «نوآموسَ» گفته می شد ولی در گذر هزاران سال , این واژه جای خود را در زبانپارسی باز کرده است .
برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
( آخرین ویرایش در این ارسال: 20 - October - 2016 44 : 10 AM، توسط : میدوری .::. دلیل ویرایش: )
محل حضور کاربر در تالار : میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)