تالار میدوری

نسخه کامل: ریشه ی واژه ی «گیلان»
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
ریشه ی واژه ی «گیلان»
در بخش جنوب خاوری دریای مازندران ، سرزمینی است سبز و خوش آ ب و هوا به نام «گیلان». واژه ی ‌«گیلان» از دوبخش ‌«گیل + ان‌» ساخته شده است که پسوند «ان‌»درکاربرد جایگاه و سرزمین می آ ید مانند : تهران، ایران، آبادان، سپاهان و... و
بر این پایه ‌«گیلان‌» یعنی سرزمین ‌«گیل‌» یا سرزمین ‌«گیل ها‌» , «گیل‌» نام تیره ای بوده است که در این بخش ازکرانه دریای مازندران می زیستند و یونانیان به آنها «کادوسی‌» می گفتند.
واژه ی ‌«گیل» و واژه ی «دیلم‌» هر دو در ادب پارسی به معنای: ‌«دلیر، جنگاور و دلاور» آ مده است.

اسدی توسی می گوید:
سپر در سپر «گیل» مشکین کُلَه
خروشان همه , چون هُژَبر یَله
(هُژَبر یَله‌ به معنای ‌شیررها شده است)
فردوسی می سراید:
همان «گیل» مردن چون شیر یَله
اَبا طوق زرین و مشکین کُلَه


picture


هچنین «گیل‌» نام فرزند «گیلانشاه» نیز بوده است که درتاریخ وی را «گاوباره» نیز نامیده اند.
پسوند «باره‌» درکاربرد ‌«دوست داشتن‌» آمده است ، مانند: «شکباره، زنباره، غلامباره،روسپی باره، اژدهاباره، دخترباره، شب باره، شکرباره، سخن باره،گاوباره و...
بر این پایه‌ «گاوباره» یعنی «گاودوست» و چون او مردی دلاور و بی باک بود ، وی را ‌«گیل» نامیدند، به معنای ‌«دلیر و بی باک‌».
واژه ی ‌«گیلان» در پهلوی ساسانی «گِلان» گفته می شد، درزبان اوستایی (ایرانی کهن) به این بخش ازکشور ما، «وَرِنا Varena»
می گفتند آنچه راکه درتارخ می خوانیم ، ‌«گیل‌» (گاوباره) سرزنجیره ی شاهان «گاوباره» بود و درکتا‌ب «تاریخ رویان» نوشته ی «اولیا،الله» (برگ ٢٨) چنین آمده است:
چون مدتی گاوباره (گیل) در تبرستان حاکم بود ‌«آ ذروالاش‌» (فرمانروای پیشین) را ناچار به متابعت و مطاوعت کرد و تمامت نعمت و اموال ، همه به ‌«گاوباره» بماند و دارالملک او «گیلا‌ن» بود و مدت پانزده سال در تبرستان والی بود و حکم می راند...
همچنین در کتاب «تاریخ تبرستان و رویان و مازندران» نوشته ی «مرعشی» (در برگ 30) چنین می خوانیم .
تاریخ تبرستان و رویان و مازندران
...گاوباره در ممالک گیل و دیلم ورویان حاکم گشت و مدت پانزده سال در تبرستان حکومت کرد ودر سنه ی «خمسین‌» (50) از تاریخ عجم درگذشت ....
(از نوشته های کهن چنین برمی آیدکه تاریخ ایرانیان از سال به تخت نشستن یزدگرد سوم یعنی سال ه٢ هجری قمری آغاز می شود ، بر این پایه زمانی که «گیل»‌ (گاوباره)درمی گذرد، در سال ٧۵ هجری قمری بوده است .)
به هرروی، با نگرش به آنچه که آمد، چه نامگذاری سرزمین ‌«گیلان‌» از نام ‌«گیل گاوباره» گرفته شده باشد و چه از نام تیره ای که به نام ‌«گیل» در آنجا زندگی می کردند، معنای سرزمین دلاوران را می دهد (چون همان گونه که آ مد، واژه ی «گیل»‌ به معنای «دلاور و نترس و جنگاور‌» است و گاوباره را نیز به همین انگیزه «گیل‌» نامیدند) پس «گیلان» یعنی «سرزمین دلاوران جنگاور» .

برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
لینک مرجع