تالار میدوری

نسخه کامل: پرشیا از كی ایران شد؟
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
پرشیا از كی ایران شد؟
تاملی در انتخاب عنوان رسمی كشور
=======================
[تصویر: zwucd8e4192sx4pmznz0.jpg]
=======================
تا اوایل قرن بیستم , مردم جهان کشور مارا با عنوان " پارس یا پرشین " می شناختند . اما در دوران پادشاهی رضاشاه كه بحث رجعت به ایران باستان و تاكید بر ایران پیش از اسلام قوت گرفته بود، حلقه ای از روشنفكران باستان گرا مانند سعید نفیسی،محمد علی فروغی و سید حسن تقی زاده در حكومت پهلوی اول با حمایت مستقیم رضاشاه گردهم آمده بودند كه به این منظور اقداماتی را انجام می دادند،"سعید نفیسی" از مشاوران نزدیك رضاخان به وی پیشنهاد كرد نام كشور رسما به "ایران" تغییر یابد، این پیشنهاد در آذر ماه 1313 شمسی رنگ واقعیت به خود گرفت، یادداشتی را كه از نظر می گذرانید، مقاله ای از سعید نفیسی در روزنامه اطلاعات است كه بعد از رسمی شدن عنوان ایران، دلایل و توجیه تاریخی و فرهنگی این انتخاب را با عموم مردم در میان گذاشته است.[/font]
=====================
[تصویر: o6s15uxrhvbts9az10d.jpg]
سعید نفیسی
=====================

رضاشاه آنقدر به نفیسی اعتماد داشت كه وی را مسئول تحصیل و تربیت ولیعهدش(محمدرضا) در دوران تحصیل سوئیس كرد كه خاطرات حسین فردوست(دوست و همراه محمدرضا در سوئیس) به خوبی آن را روایت كرده است.

پارسینه برای نخستین بار مقاله سعید نفیسی را منتشر می كند:

كسانیكه روزنامه های هفته گذشته را خوانده اند شاید خبر بسیار مهمی را كه انتشار یافته بود با كمال سادگی برگذار كرده باشند ، خبر این بود كه دولت ما به تمام دول بیگانه اخطار كرده است كه از این پس در زبان های اروپایی نام مملكت ما را باید « ایران » بنویسند .

در میان اروپائیان این كلمه ایران تنها اصطلاح جغرافیائی شده بود و در كتابهای جغرافیا دشت وسیعی را كه شامل ایران و افغانستان و بلوچستان امروز باشد فلات ایران می نامیدند و مملكت ما را بزبان فرانسه « پرس » و به انگلیسی « پرشیا » و به آلمانی « پرزین » و به ایتالیایی « پرسیا » و به روسی « پرسی » می گفتند و در سایر زبان های اروپایی كلماتی نظیر این چهار كلمه معمول بود .

سبب این بود كه هنگامی كه دولت هخامنشی را در سال 550 پیش از میلاد یعنی در 2484 سال پیش كوروش بزرگ پادشاه هخامنش تشكیل داد و تمام جهان متمدن را در زیر رایت خود گرد آورد چون پدران وی پیش از آن پادشاهان دیاری بودند كه آن را « پارسا » یا « پارسوا » می گفتند و شامل فارس و خوزستان امروز بود مورخین یونانی كشور هخامنشیان را نیز بنا بر همان سابقه كه پادشاهان پارسی بوده اند «پرسیس » خواندند و سپس این كلمه از راه زبان لاتین در زبان های اروپایی به « پرسی » یا « پرسیا » و اشكال مختلف آن در آمد و صفتی كه از آن مشتق شد در فرانسه « پرسان » و در انگلیسی « پرشین » و در آلمان « پرزیش » و در ایتالیائی « پرسیانا » و در روسی « پرسیدسكی » شد و در زبان فرانسه « پرس » را برای ایران قدیم پیش از اسلام ( مربوط به دوره هخامنشی و ساسانی ) و « پرسان » را برای ایران بعد از اسلام معمول كردند .

تنها در میان علما و مخصوصا مستشرقین معمول شده كه كلمه ایران را برای تمام علوم و تمدن های قدیم و جدید مملكت ها و نژاد ها به كار بردند و از آن در فرانسه « ایرانین » و در انگلیسی « ایرانیان » و در آلمانی « ایرانیش » صفت اشتقاق كردند و این كلمه را شامل تمام تمدن های ایران جغرافیائی امروز و افغانستان و بلوچستان و تركستان ( تاجیكستان و ازبكستان و تركمنستان امروز )

و قفقاز و كردستان و ارمنستان و گرجستان و شمال غربی هندوستان دانستند و به عبارت آخری یك نام عام برای تمام ممالك ایرانی نشین و یك نام خاص برای كشوری كه سرحدات آن در نتیجه تجاوزهای دول بیگانه از شمال و مشرق و مغرب در نیمه اول قرن نوزدهم میلادی تعیین شده بود وضع كردند .

اما كلمه ایرانی یكی از قدیم ترین الفاظی است كه نژاد آریا با خود بدایره تمدن آورده است این شعبه از نژاد سفید كه سازنده تمدن بشری بوده و علمای اروپا آن را به اسم هند و اروپایی ویا نزاد هندو و ژرمنی و یا هند و ایرانی و یا هند و آریائی خوانده اند از نخستین روزی كه در جهان نامی از خود گذاشته است خود را به اسم آریا نامده و این كلمه در زبان های اروپائی « آرین » به حال صفتی یعنی منسوب به آریا و آری متداول شده است .

این نژاد از یك سو از سواحل رود سند و از سوی دیگر تا سواحل دریای مغرب را فرا گرفته یعنی تمام ساكنین مغرب و شمال غربی هندوستان و افغانستان و تركستان و ایران و قسمتی از بین النهرین و قفقاز و روسیه و تمام اروپا و آسیای صغیر و فلسطین و سوریه و تمام آمریكای شمالی و جنوبی را به مرور زمان قلمرو خود ساخته است تما زبان های ملل مختلف آن با یكدیگر روابط و مناسبات گوناگو دارد . مام مظاهر فكر و تمدن آن با یكدیگر مربوط است . داستان ها و معتقدات آن همواره با یكدیگر پیوستگی داشته و همواره كره زمین مظهر خیر و شر آن بوده است . در اوستا كه قدیم ترین آثار كتبی این نژادست ناحیه ای كه نخستین مهد زندگی و نخستین مسكن این نژاد بوده است به اسم « ایران وئجه » نامیده شده یعنی سرزمین آریاها و نیز در اوستا كلمه « ابریا » برای همین نژاد ذكر شده است . همواره پدران ما به آرائی بودن می بالیده اند چنان كه داریوش بزرگ در كتیبه نقش رستم خود را پارسی پسر پارسی و آرائی ( هریا ) از تخمه آریائی می شمارد و بدان فخر می كند .

در زمانی كه سلسله هخامنشی تمام ایرا را در زیر رایت خود در آورده معلوم نیست كه مجموعه این ممالك را چه می نامیده اند زیرا كه در كتیبه های هخامنشی تنها نام ایالات و نواحی مختلف قلمرو هخامنشی برده شده و نام مجموع این ممالك را ذكر نكرده اند . قطعا می بایست در همان زمان هم نام مجموع این ممالك لفظی مشتق از آرای باشد زیرا كه تمام ساكنیت این نواحی خود را آریائی می نامیده اند و لفظ آریا در اسامی نجبای این ممالك بسیار دیده شده است . قدیمی ترین سند كتبی كه در جهان موجود است و ضبط قدیم كلمه ایران در آن می توان یافت گفته آرا نوستن جغرافیادان معروف یونانی است كه در قرن سوم پیش از میلاد می زیسته و كتاب وی از میان رفته ولی استرابون جغفرافیادان مشهور یونانی از آن نقل كرده و وی آن را « آریانا » ضبط كرده .

از این قرار لااقل در دو هزار و دویست سال پیش این كلمه معمول بوده است .
==================================
[تصویر: ixehx9th986eq3oyemig.jpg]

مقاله سعید نفیسی در روزنامه اطلاعات/اول دی 1313
=============================
بنابراین قدیمی ترین نام مملكت ما همین كلمه ایران بوده یعنی نخست نام ایریا كه نام نژاد بوده است نام مملكت را آبریان ساخته اند و سپس به مرور زمان ابریان ، آیران شده و در زمان ساسانیان ایران ، ایران ( به كسر اول و سكون دوم ) بدل شده است و در ضمن اران ( به كسر اول ) نیز می گفته اند . چنانكه پادشاهان ساسانی در سكه و كتیبه ها نام خود را پادشاه ایران و اران می نوشته اند و از زمان شاپور اول ساسانی در سكه ها لفظ انیران هم دیده می شود زیار كه الف مفتوح در زبان پهولی علامت نفی و تجزیه بود و انیران یعنی بجز ایران و خارج از ایران و مراد از آن ممالك دیگر بوه است كه ساسانیان گرفته بودند .

در همین دوره ساسانی لفظ ایرانشهر یعنی شهر ایران ( دیار و كشور ایران ) نیز معمول بوده است و عراق را كه در میان مملكت بدین اسم برده به اسم « دل ایرانشهر » می نامیدند .

كلمه ایرانشهر را فردوسی و شعرای دیگر قرن پنجم و ششم ایران نیز به كار برده اند . پس مراد از ایرانشهر تمام مملكت ساسانیان بوده است چنان كه تا زمان حمدالله مستوفی قزوینی مولف نزهت القلوب كه در اواسط قرن هشتم هجری بوده یعنی تا چهارصد سال پیش همین نكته رواج داشته است و وی حدود ایران را چنین معلوم می كند : از مشرق رود سند و كابل و ماوراء النهر و خوارزم ، از مغرب اران ( ماوراء قفقاز ) تا قلمرو روم و سوریه از شمال ارمنستان و روسیه و دشت قپچاق و دربند و از جنوب صحرای نجد بر سر راه مكه و خلیج فارس .

اما كلمه ایران كه اینك در میان ما و اروپائیان معمول است و لفظ جدید همان كلمه ای است كه در زمان ساسانیان معمول بوده در دوره بعد از اسلام همواره متداول بوده است و فردوسی ایران و ایرانشهر و ایران زمین را همواره استعمال كرده و حتی شعرای غزنوی نیز ایرانشهر و ایران را در اشعار خود آورده و پادشاهان این سلسله را خسروان این دیار دانسته اند .

پس از اینكه اروپائیان مملكت ما را در عرف زبان خود پرس یا نظائر آن می نامیدند و این عادت مورخین یونانی و رومی را رها نمی كردند چه از نظر علمی و چه از نظر اصطلاحی به هیچ وجه منطق نداشت زیرا كه هرگز اسم این مملكت در هیچ زمان پراس یا كلمه ای نظیر آن نبوده و همواره پارس یا پرس نام یكی از ایالات آن بوده است كه ما اینك فارس تلفظ می كنیم .

حق همین بود كه ما از تمام دول اروپا خواستار شویم كه این اصطلاح غلط را ترك كنند و مملكت مار ا همچنان كه ما خود همواره نامیده ایم ایران و منسوب آن را ایرانی بنامند .

شكر خدای را كه این اقدام مهم در این دوران فرخنده به عمل آمد و این دیاری كه نخستین وطن نژاد آرای بوده است به همان نام تاریخی و باستانی خود خوانده خواهد شد .

اینك در پایان این كار مهمی كه به صرفه تاریخ ایران صورت گرفته است جای آن دارد كه ما نیز در میان اصطلاح باستانی زمانی ساسانی و ادبای ایران را زده كنیم و مملكت ایران را هم پس از این ایرانشهر بنویسم و بگوئیم زیرا گذشته از آن كه یادگار حشمت و شكوه ساسانیان را زنده كرده ایم و دیار اردشیر بابكان و انوشیروان را بهمان نامی كه ایشان خود می خوانده اند نامیده ایم كه كلمه بسیط را به جای دو لفظ مركب به كار برده ایم و امیدوارم كه این پیشنهاد در همان پیشگاهی كه پاسبان تمام بزرگی های گذشته و آینده ایران است پسندیده و پذیرفته اید .


لینک مرجع