06 - January - 2015, 34 : 01 AM
بررسی واژه ی «ناموس»
در زبان پارسی کنونی ، واژه ی «ناموس» درکاربرد «پردگیان . همسر . دختر و زنان وابسته به یک تن» بسیاربکارمی رود . بر این پایه، باید دانست که آیا این واژه پارسی است یا تازی و معنای راستین آن چیست؟
واژه ی «ناموس» هم در زبان تازی بکار می رود و هم در زبان پارسی ولی معناهای جدا از هم و برای شناخت اینکه آیا این واژه را درکاربرد پارسی اش بکار می بریم یا در کاربرد تازی آن ، باید به معنای آن نگریست .
«ناموس» در زبان پارسی معنای: «آبرو . پاکدامن . نام نیک و سرافرازی» را می دهد.
چامه سرا می گوید: به هرکس که لب شیرین او را دیده است بگو که در جایی در این باره سخن نگوید زیرا اگر نام او را ببرد «نام نیک و آبرو»ی شکر از میان می رود .
نمونه هایی که در بالا آورده شده تنه اندکی ازبسیار است که چامه سرایان ما ، واژه «ناموس» را در کاربرد پارسی آن (آبرو . نیکنامی . سرافرازی و پاکدامنی) بکارگرفته اند . ولی اگر این واژه را درکاربرد معناهای: «فرمان های خداوند . دستور و قانون. رازداری خوب . کمینگاه شکارگران . خودپسندی و سخن چینی» بیاوریم ، آنگاه این واژه تازی است.
١ - درکاربرد: «فرمان های خداوند» در ترجمه ی «دیاتسارون» می خوانیم:
«... یهودیان گفتندکه «ناموس» داریم و در «ناموس» ما ، مرگ بَروی (عیسا) واجب است که خود را فرزند خدا ساخت...»
. نمونه ی دیگر در انجیل از زبان عیسا می خوانیم که همی گوید : «می پندارید که آمده ام تا «ناموس» و تورات باطل کنم , نه , نیامده ام که منسوخ کنم.»
٢ - درکاربرد «دستور و قانون» ، در جهانگشای جوینی می خوانیم :
«... و چون حسن صباح بنیاد «ناموس» (خود را) بر زهد و ورع و امر به معروف و نهی از منکر نهاده بود...»
نمونه ی دیگر باز هم از «جهانگشای جوینی» : «... و موافق این «ناموس»، دیگر به وقت محاصره ، زن را با دو دختر به گردکوه فرستاد ...»
«... تا صیدی شگرف چون نظام الملک را به اول وَهلَت در دام هلاک آورد و «ناموس» او را از آن کار هیبتی افتاد ..»
« ... پرده ی «ناموس» بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه ی روزی خواران را به خطای منکر نَبُرَد..
نمونه ی دیگر در«راحة الصدور راوندی» است که می نویسد:
«... امیر حاجب قماج را بفرستاد تا غلام را از حرم خلیفه بدر آورد و خلیفه مقتدا بود . ده هزار دینار می داد تا «ناموس» نشکند ، نپذیرفت و غلام را قصاص کرد...»
٤ - در معنای کمینگاه شکارگران ، در واژه نامه ی «ناظم الاطبا» می خوانیم که می نویسد:
«ناموس» کمینگاهی است که صیاد صید ، در آن کمین کند.
و همچنین در «فرهنک نظام . برهان قاطع . معجم اللغه و المنجد» معنای کمینگاه را برای واژه تازی «ناموس» به دیگر معناهای آن افزوده اند.
5 - «خودپسندی»
در این کاربرد نیز واژه ی «ناموس» تازی است.
چامه سرا می گوید اگر تو نامور باشی ولی «خودپسند» هم باشی ، مرد طریقت و مَرد ره نیستی ، یک آدم دورو و نیرنگباز هستی.
که در هر دو نمونه بالا ، واژه ی «ناموس» تازی است و معنای «خودپسندی» را می دهد.
٦ - درکاربرد معنای «سخن چینی» به دو نمونه ی زیر می نگریم .
در «اسرارالتوحید» آمده است :
... ای شیخ تاکی نفاق (افکنی) و ناموس (کنی) ...»
همچنین در فرهنگ نامه های: «اَقرب الموارد . المنجد . منتهی الارب و غیاث اللغات» در برابر واژه «ناموس» (تازی) معنای «سخن چین . ریاکار . نمّام» آورده شده است.
درخور یادآوری است که واژه ی «ناموس» در معناهای «نام نیک و آبرو و پاکدامنی» از هزاران سال پیش از زبان یونانی به زبان ما آمده است و در آن زبان ، «نوآموسَ» گفته می شد ولی در گذر هزاران سال , این واژه جای خود را در زبان پارسی باز کرده است .
برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع