تالار میدوری

نسخه کامل: بررسی واژه های «گِن , گین و آگین»
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
بررسی واژه های «گِن , گین و آگین»
درگفتار فارسی امروزی واژه ای داریم به نام «گِن‌» که در کاربرد ‌«همگن» و ‌«همگنان» بکار می رود. حتا برخی از واژه شناسان برآنند که واژه ی ‌«جنس» تازی شده ی واژه ی ‌«گن‌» است و «همجنس‌» و ‌«همگن» یکی است.
گروهی دیگر، یکسره از پذیرش واژه ی ‌«گِن» در معنای‌ «همجنس‌»در زبان پارسی سر باز می زنند و می گویند: بجز ساخت ‌«همگن‌» و ‌«همگنان‌» در هیچ جای دیگر از زبان پارسی از واژه یا پسوند «گن» سود برده نشده است.
ولی این دسته از پژوهندگان اگر خوب بررسند و به ریشه یابی این واژه بپردازند ، درمی یابندکه واژه ی یاد شده در زبان پهلوی ساسانی ریشه دارد و در آن زبا‌ن «گینک» یا «آگینک» گفته می شده و درکاربردهای فراوان ، مانند: ‌«آمیخته، ماننده، وابسته، ناک‌» بکار می رفته است و در درازای تاریخ و دگرگون شدن زبان پهلوی ساسانی به زبان فارسی امروزی به گونه های «آگین‌» «آگن‌» ‌«گین» و «گِن» بکار برده شده است و همه ی اینها از یک ریشه اند.
برای نمونه: «آبگین ، آبگینه ، آبگینک‌» یعنی همانند آب ، چون آب (که به شیشه گفته می شود) یا : ‌«اندوهگین ، اندوهگن ، اندوه آگین ، اندهگین» یعنی با اندوه یکی شده و در آمیخته با اندوه و نمونه های بسیار فراوان مانند: زرآگین ، زرگین ، زرگن ،زرگنده (یعنی در آمیخته شده و روکش شده با‌ «زر‌») (برخی از واژه شناسان نیز برآنند که روستایی که در میان راه تهران و شمیران است و زرگنده نامیده می شود ، در آغاز «زرآگنده‌» بوده ، به معنای آغشته با زر زیرا در پاییز ، همه ی درختان این روستا ، یکسره از برگ های زرین پوشیده می شوند.( یا خشمگین ، خشمگن ، خشم آگین (درآمیخته با خشم) استاد دهخدا و استاد گل گلاب و استاد معین برآنندکه پسوند «گِن» ‌«گین» نام را به زاب (صفت) دگرگون می کند .

نمونه ها
نام
سنگ
زاب (صفت)
سنگین
نام
شرم
زاب (صفت)
شرم گین
نام
گرگ
زاب (صفت)
گرگین
نام
خشم
زاب (صفت)
خشمگین
نام
آب
زاب (صفت)
آبگین
نام
دود
زاب (صفت)
دودگین (خوراک دودزده)
و ....



picture


رودکی می گوید:
ای انکه «غمگنی» و سزاواری
وندر نهان سرشک همی باری


منوچهری دامغانی می گوید:
سالِ امسالین ,نوروز طربناک تراست
پار و پیرار همی دیدم «اندوهگنا»

نظامی گنجه ای می سراید:
از آن «سهمگین تر» سیاهی قَوی
عنان راند بر چالش خسروی

با نگرش به آنچه که آمد ، پی می بریم که‌ «همگن» نیز یعنی : همانند همدیگر و وابسته به یکدیگر و آمیخته با یکدیگر ، و ... بس دور نیست که تازیان آن را درکاربرد «جنس‌» از ما گرفته و بکار برده باشند . و واپسین سخن آنکه: شاید واژه ی لاتین «ژِن» نیز از پارسیِ ۵۶«گِن» گرفته شده باشد.

برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
لینک مرجع