تالار میدوری

نسخه کامل: بررسی واژه ی «بُرز , بُرگ , بورگ و بورژ»
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
بررسی واژه ی «بُرز , بُرگ , بورگ و بورژ»
در زبان پهلوی ساسانی به «بلند» و‌ «رفیع‌» و ‌«بالا‌»، ‌«بُرز یا بُرژ» می گفتند و سپس «برگ‌» هم گفته شد و ساخت های ‌«بالا‌» و ‌«بلند» (بالند) ساخت های پیوندی هستندکه از ریشه کارواژه ی «بالیدن‌» گرفته شده است .
همچنین نام «برزو» را به مردا‌ن «بلند بالا‌» می نهادند . «درست همتای نا‌م «علی» در زبان تازی. از این گذشته ، به بلندترین کوه ایران ، نیز «هَرُبرز‌» می گفتند که «ه» به «الف» دگرگون شد و «اربرز‌» و سپس «البرز‌» گفته شد . «هَرُبرز» یعنی کوهی که از هر چیز «بُرز» تر (بلندتر) و «بزر‌گ» تر است .
تازیان که به ایران آمدند چون نمی توانستند بندواژه ی «ژ» و «گ» را به زبان آورند «بُرژ» و ‌«بُرگ» را به زبان خود بردند و از آن واژه ی «برج» را ساخته ، جمع آن را ‌«بروج‌» و ‌«براجنه» گفتند.


picture


از سوی دیگر واژه ی ‌«بُرگ‌» و «برز‌» از زبان پهلوی به اروپا رفت و «بورگ‌» و «بورژم گفته شد و چون همیشه گرداگرد شهرها ، دیوارهای بلند و ‌«بُرژ‌» و «برگ‌»کشیده می شد و «دژ‌» می ساختند تا دشمن به آنجاها شبیخون نزند . رفته رفته شهرها را «بورگ» ‌ «بورژ» نامیدند . مانند: ،«هامبورگ ، استراسبورگ سن پیترزبورگ ، نورنبرگ ، فالگن بورگ (در هلند) و پیتسبورگ» و جز اینها.
همچنین شهرنشینان را نیز «بورژوا» و شهرنشینی را‌ «بورژوازی‌» گفتند یعنی ‌«برج نشین».
سرانجام ناگفته نگذارم که در زبان پارسی کهن (اوستایی) نام خدای کشت و کار ، را «بُرز» گذارده بودند که رفته رفته به بَرز» دگرگون شد . و ساخت های «برزگر , برزکار , ورزکار , ورزنده , ورزیدن نیز از این ریشه پدید آمد .
گفتن یک نکته در اینجا شایسته است و آن این است که اگر دژی را که پیرامون شهرها پدید می آورند ، «بُرژ»ها (برج)های آن چهارگوش بود ، به آنها «برژ‌» یا «بُرگ‌» می گفتند و اگر این دژها «گِرد‌» ساخته شده بودند ، واژه ی «گِرد‌» را برای شهرها بکار می گرفته مانند: سوسنگِرد . بروگِرد (بروجرد) . لاسِگرد. دارابگرد و ...
(همین واژه ی ‌«گرد» درکاربرد دژشهر) به زبان اروپایی رفت و ‌«گردا‌»گفته شد مانند: پتروگراد ، استالین گراد ، بلگراد ، لنین گراد و...

برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
لینک مرجع