تالار میدوری

نسخه کامل: بررسی واژه ی «آدینه»
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
بررسی واژه ی «آدینه»

«آدینه» «روزپرتو» «روزآرایش» «روزخدا»

یکی از شگفتی های گیتی گزینش شماره ی «7» است به نام یک شماره ی ورجاوند از سوی آدمیان ، در هرکیش و آیین و فرهنگی که هستندکه پرداخت به آن از گنجایش این نوشته بیرون است و تنها در بخش بندی روزهای سال به ‌«هفته‌» می پردازیم که از «شنبه‌» آغاز می شود و تا پنجشنبه ‌«شش روز‌» است وروز هفت را ما ایرانی ها «آدینه‌» می نامیم . تازیان «جمعه» فرانسویان Dimanche (به معنای روزجدا) و انگلسیی ها Sunday (به معنای روزخورشید) می گویند . اگر اندکی در این ساخت ها و واژه ها باریک شویم به نکته های درخور نگرشی پی می بریم.
نخست اینکه انگلیسی ها به انگیزه ی آنکه در کشور خود روزهای آفتابی و درخشان کم دارند این هفتمین روز هفته را ‌«روزخورشید‌» یعنی‌ «روز پرتو و روشنایی‌» و‌ «روز مهر‌» نامیده اند.
فرانسویان، پس از شمردن روزهای Vendredi,Jeudi,Mercedi,Mardi,Lundi,Samedi که در پایان همه ی آنها ‌پسوند «di» درکاربرد معنای‌ «روز‌» می آید. ناگهان یکشنبه را Dimanche می گویند یعنی پسوند «di» را به ‌«پیشوند‌» دگرگون می کنند و یکشنبه را ‌«روز جدا‌» می خوانند و دست از کار می کشند. (در حقیقت روز آدینه آنها همین روز است).
ولی ایرانیان که از نعمت درخشندگی پرتو خورشید در بیشتر سال بهره ی فراوانی می برند روز ‌«مهر» برایشان همه روز بود، از این روی نام هفتمین روز هفته را «آدینه‌» گذاردندکه از ریشه ی «آدین» یا «آذین‌» می آید . به معنای ‌«روز آرایش‌» و در این روز به پاکیزه کردن و آراستن و «آذین» کردن خود می پرداختند و واژه ی «آدین‌» نیز از ریشه ی ‌«آیین» و ‌«آذین‌» و «آدین» آمده است.
درباره ی نام «آدینه‌» گروهی دیگر از واژه شناسان بر آنندکه ساخت ‌«آدینه‌» از سه بخش ‌«آ + دین + ه» درست شده است . بدین گونه که‌ «آ» پیشوند است وگاه درکاربرد حرف اضافه ی ‌«ب‌» می آید و ‌«ه‌» نیز پسوند وابستگی - نسبت - است که امروز هم در زبان ما بکارمی رود.


picture


‌«دین» یا «دی‌» یا «دِی» به معنا‌ی «خدا و روشنی‌» (یا خدای روشنی) است و همان است که از پرتو خود «روز‌» را می سازد.
واژه های: «دئوه» و «دَیو‌» نیز از همین ریشه است . هچنین واژه ی Day انگلیسی به معنای روز و پسوند «di» در زبان فرانسه درکاربرد روز و Dieux (دیُو) به معنای ‌«خدا‌» در این زبان همه از یک ریشه اند. می بینیم که انگلیسی ها نیز روزهای هفته را با پسوند day به معنای روز یا روشنی بکار می برند و Saturday,Friday,Thursday,Wednesday,Tuesday می گویند. (نام پنج روز هفته شان به نام های خدایان واکینگ ها است و دو روز دیگر را Sunday (روز خورشید) و Monday (روز ماه) می نامند.) بر این پایه «آدینه‌» در زبان پارسی یعنی «بسوی روشنایی‌» یا ‌«بسوی خدا‌».
پس ‌«آدینه» (آ+دین+ه) یعنی روزی که بسوی دشت ها، کوه ها، روشنایی ها و فضاهای باز و روشن باید رفت و یا روزی که بسوی خدا و نیایش او باید شتافت و همین است که تازیان و به کفته ی دیگر، مسلمانان، در روز آدینه به ‌«نماز آدینه» (نماز جمعه) می روند، مسیحیان نیز در روز آفتاب به کلیساها و نیایشگاه های خویش می شتابند و خدا را می نیایند.
ایرانیان کهن، روزهای هفته را بدان گونه که ما امروز داریم، نداشتند ولی ماه را به چهار بخش می کردند و پایان هر بخش را (که امروز آدینه می نامیم) به نام خدا «دِی» می گفتند. بدین گونه که روز نخست هرماه را «اَهورامزد‌» نامیده بودند که نام خدایشان بود سپس روز هشتم (هفت روز دوم پس از آن را ) و پانزدهم (هفت روز دوم را) و روز بیست و سوم (هفت روز به پایان ماه مانده) . پس از آن را ‌«دی‌» می نامیدند. با این
ویژگی که برای دوری از لغزش و اینکه بدانند این ‌«دی‌» هشتم است یا پانزدهم یا بیست وسوم، آن را به نام روز پس از آن می افزودند بدین گونه که روز نخست ماه اهورامزدا بود . روز هشتم ‌«دی به آذر» . روز پانزدهم‌ «دی به مهر» و روز بیست وسو‌م «دی به دین» خوانده می شوند و همین نام ها پس از تاختن تازیان به ایران «آدینه» گفته شد.


اما پدران ما دیگر روزهای هفته را چه می گفتند.
باید دانست که نیاکان ما، تا پیش از تاختن تازیان در هر برش از زمان برای روزهای هفته نام های ویژه ای داشتند.
از آن میان در دوران هخامنشیان ، هر روز از سی روز ماه، یک نام ویژه داشت و همان گونه که در بالا آمد، روزهای یکم ، هشتم ، پانزدهم و بیست وسوم را به نا‌م «روز خدا‌» «دی یا دِی» می گفتند ولی بعدها (تا زمان ساسانیان و پیش از تاختن تازیان) :

شنبه را کیوان روز (یا کیوان شید)
یکشنبه را مهر روز (یا مهرشید)
دوشنبه را مه روز (یا مهشید)
سه شنبه را بهرام روز (یا بهرام شید)
چهارشنبه را تیر روز (یا تیرشید)
پنج شنبه را اورمزد روز (یا هرمزشید)
جمعه را آدینه (یا ناهیدشید)
گفتند.


برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
لینک مرجع