تالار میدوری

نسخه کامل: بررسی واژه های «آناهیتا , آناهیت , آناهید , ناهید , آنیتا»
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
بررسی واژه های «آناهیتا , آناهیت , آناهید , ناهید , آنیتا»
درباورهای ایرانی بویژه «کیش مهری‌» آمده است که ‌«آناهیتا» مادر ‌«میترا‌» پیشوا یا پیامبرِ ‌«مهریان‌» است. (فراموش نکنیم که برخی از مهریان ‌«میترا‌» را زاده ی «سنگ‌» می دانند و برآنند که او از سنگ زاده شده است.) به هر روی، آناهیتا که نام بلند او، ‌«بَغدخت اَرِد ویسورَ آناهیتا‌» است، فرشته ی آب، باران، فراوانی، بهزیستی،باروری، زناشویی، مهربانی، مادری، زایش و پیروزی است.
نام این فرشته در اوستا «اَرِد ویسورَ آناهیتا» است که «آرِد - وی‌» به معنای بالنده و سرافراز و «سورَ‌» که از ریشه ی ‌«سورن‌» می آید و در زبان های پهلوی و ارمنی در کاربرد ‌«نیرومند‌» بکارمی رود و آناهیتا که خود ساخته شده است از «آن‌» (پیشوند نفی) و ‌«آهیتا» به معنای‌ «پلید و ناپاک»‌.
پس «آناهیتا» یعنی «نیالوده، پاک و بی آلایش» و بر روی هم ، واژه ی (آرِد - وی - سورِ - آناهیتا) یعنی فرشته «سربلند و نیرومند و پاک» و این سرشت رودخانه ها است که پاک و بالنده و نیرومندند.
به ‌«آناهیتا» بیدخت هم گفته شده است که این واژه دگرگون شده ی واژه ی باستانی ‌«بَغدخت‌» است . همان چیزی که تازیان ‌«الهه‌» می گویند.
این واژه از «بَغ + دخت‌» ساخته شده است که «بَغ» به معنای خداوند و پروردگار است و ‌«دخت» نیز به معنای ‌«دختر». بر این پایه‌ «بَغدخت‌» به معنای ‌«دختر خدا» یا‌ «خدادختر‌» (ایزد ماده) است . واژه ی بغدخت رفته رفته «بیدخت‌» گفته و نوشته شد . همان گونه که در واژه ی «بَغستان‌»، بند واژه ی ‌«غ‌» جای خودرا به ‌«ی» داد و «بیستون‌» گفته شد که بسیاری آن را به نادرست ‌«بی سُتون !!‌» می گویند.
هم اکنون نیز در کشور ما، یکی دو شهر یا شهرک در بیرجند وگناباد، ‌«بیدخت‌» نامیده می شود زیرا در آنجاها و در روزگار کهن پرستشگاه هایی برای آناهیتا ساخته شده بود.


picture


پیکره های گوناگونی از این فرشته در آتشکده ها و مهرابه ها ساخته شده بود که وی را دختری زیبا و برازنده و خوش اندام نشان می داد و کمربندی درمیان بسته وکفش های درخشان پوشیده و زیورهای فراوان دارد و تاجی هشت پرکه زیوری جغه مانند بر پیشانی آن تاج کوبیده شده است بر سر نهاده است.
در تندیس دیگری او را دختری گردونه ران نشان می دهد که سوار برگردونه است که چهار اسب نیرومند و سپید و یکرنگ و یک نژاد (که نمودار باد و باران و ابر و تگرگ است) آن را می کشند.
گذشته از تندیس ها ، در سنگ نبشته های گوناگونی که از زمان باستان برجای مانده است، نام ‌«آناهیت» و «آناهیتا‌» آمده است.
در نوشته های اردشیر دوم هخامنشی در شوش، به هنگامی که شاه درخواست پشتیبانی از اهورامزدا و میترا و آناهیت می کند، چنین آمده است:
... این کاخ را داریوش پدر نیای من برساخت . سپس در زمان اردشیر پدربزرگ من به آتش سوخت . به خواست اورمزد، آناهیت و میترا، من این آپادانا را ساختم . باشدکه اورمزد ، آناهیت و میترا ، مرا بپایند ، از همه ی بدی ها و به آنچه که ساخته ام ، گزند و آسیب نرسانند ...
آئلین (تاریخ نویس که در 175 ترسایی زاده شده و در ٢٣۵ درگذشت) درنوشته خود می گوید:
... در سرزمین ایلام پرستشگاهی برای آناهیت وجود داردکه در آنجا شیران اهلی نگهداری می شوند . این شیران به پیشواز کسانی که به پرستشگاه می روند ، می آیند و برای آنان دم می جنبانند و اگر به هنگام خوردن غذا آنها را فراخوانند مانند میهمان فرامی رسند و پس ازخوردن خوراک با شیوه ای آرام و زیبنده بازمی گردند ...

می دانیم که ‌«شیر» در باور میترایی، جانوری ورجاوند بود و بر آن بودند که در نهاد این جاندار آتش جاودانه نهفته است . به همین انگیزه گهگاه در نگاره ها میترا را به گونه ی شیر نشان می دادند.

حافظ می گوید:
از آن به دیر مغانم عزیز می دارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل مااست


برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
لینک مرجع