تالار میدوری

نسخه کامل: بررسی واژه هایی مانند «اوباش،اسلحه،اولاد و ...»
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
بررسی واژه هایی مانند «اوباش،اسلحه،اولاد و ...»
بسیار بسیار شنیده و خوانده شده است که گروهی درگفتار و نوشتار واژه «اوباشان‌» را بکار می برند . این شیوه نمایانگر آن است که می پندارند ‌«اوباش‌» مفرد است و «اوباشان‌» جمع آن.
پیش از هر چیز باید دانست که واژه شناسان بر آنندکه ریشه ی راستین واژه ی اوباش، پارسی بوده است و سپس به زبان تازی رفته و از آنجا دوباره به زبان ما آمده است ولی به هر روی واژه ی «اوباش‌» و تنهای آن (مفرد آن) «وَبش» است که این واژه در زبان ما بکار نمی رود و تنها جمع آن (اوباش) بکارمی رود که به معنای ‌«مردم پست و فرومایه و ناکس» آمده است.
بر این پایه ساخت «اوباشان» نادرست است زیرا یک ساخت جمع را در زبان پارسی دوباره نمی توان جمع بست. همان گونه که «اولاد» و ‌«اربابان‌» و ‌«اسلحه ها» نیز هر سه نادرست هستند زیرا ‌«اولاد» جمع ‌«ولد‌» و ‌«ارباب‌» جمع ‌«رب‌» و ‌«اسلحه» جمع «سلاح‌» است . پس باید گفت: «ولدها» ، «رب ها» ، «سلاح ها». برخی از واژه شناسان‌ «اوباش» را جمع‌ «وَبَش» دانسته اند که به دید نویسنده درست نیست ، هر چند‌ «بَوَش‌» نیز به همان معنای ‌«ناکس و بی سروپا‌» است. چون جمح «بَوَش‌» درزبان تازی «اوشاب‌» است . نه ‌«اوباش» .


picture


ناصرخسرو می گوید:
بر سر منبر , سخن گویند مَر «اوباش» را
از بهشت و خوردن و حوران , همی زینسان کنند

عطارنیشابوری می سراید:
مکن مستی میان جمع «اوباش»
که مستی می کند اسرارها فاش

و باز هم ازعطار است:
بار دگر پیر ما , مفلس قلاش شد
در بُن دیر مُغان مِی خور و «اوباش» شد

و سرانجام از سعدی است:
چو گل لطیف و لیکن حریف «اوباشی»
چو زَر عزیز , ولیکن به دست اغیاری


به دید نویسنده ، نیکوترین روش آن است که بجای بکارگیری این واژه ی ناهنجار تازی شده که مانند بسیاری از دیگر واژه های تازی که بکار می بریم معنای راستین آن را هم نمی دانیم ، از ساخت «مردم فرومایه» یا «ناکسان» و یا ‌«بی سروپاها» سود ببریم.


برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
لینک مرجع